سیـــــــــــــــــــاهـــــــ مشــــــــــــقـــــــــــ

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

+نوشته شده در پنج شنبه 21 دی 1391برچسب:,ساعت1:24توسط مـــــــــــــــــــــــ | |


تا در طلبِ گوهــــــرِ کانی ، کانی
ور در پی عمـــر جاودانی ، جانی

من فاش کنم حقیقت مطلــق را
هر چیز که در جُستنِ آنی ، آنی

 

+نوشته شده در 21 دی 1391برچسب:,ساعت0:24توسط مـــــــــــــــــــــــ | |

بعضـــی حــرفـــــارو نمیشـــــه گفتــــــــ

بـــایــــــد خـــــورد!ولــــی بعضـــی حـرفــــــارونــه میشــه گفتــــــ ، نــه میشــه خـورد!میمـــونــــه ســــــر دل!

میشــــــــه دلتنگـــــــی ...میشــــــــه بغـــــــــــض ...میشــــــــه سکـوتــــــــ ...میشــــــــه همـــــون وقتــی

کــــهخــودتـــــم نمـیدونــی چـــــه مـرگتـــــه!!

+نوشته شده در 21 دی 1391برچسب:,ساعت0:24توسط مـــــــــــــــــــــــ | |

+نوشته شده در 21 دی 1391برچسب:,ساعت0:24توسط مـــــــــــــــــــــــ | |

می خوام فراموشت کنم

چشماتو از یاد ببرم

می خوام که از یادم بره

رفتی چی اومد به سرم

دیدم نمیشه

هرچی که خواستم بعد تو

با خاطراتت سر کنم

یا با همین خاطره ها

رفتنتو باور کنم

دیدم نمیشه

دیدم نمیشه هرکسی

جاتو تو قلبم بگیره

این همه خاطرات تو

یه روز تو قلبم بمیره

دیدم نمیشه

واسه بدست آوردنت

چه نقشه ها کشیدم

بعد یه عمر دربدری

دیدی به تو رسیدم

اما نفهمیدم چرا

چی شد ازم جدا شدی

من با تو صادق بودمو

چرا تو بی وفا شدی

هر چی که خواستم نشکنم

با بی خیالی سر کنم

داغ دل شکستمو

با دلخوشی کمتر کنم

دیدم نمیشه هرکسی

جاتو تو قلبم بگیره

این همه خاطرات تو

یه روز تو قلبم بمیره

دیدم نمیشه

 

 

+نوشته شده در 21 دی 1391برچسب:,ساعت0:24توسط مـــــــــــــــــــــــ | |


نه امشب که هرشب که حالم خرابه
یه جزیرم که دورم یه دریا سرابه
من عادت نکردم به شبهای سردم
به اینکه نباشی نه عادت نکردم
قسم خورده بودم اگه از تو جداشم
دیگه حتی یه لحظه تو فکرت نباشم
ولی دیدم نمیشه نمیشه نمیشه
که فکرت نباشم نه دیروز و نه فردا همیشه
قسم خورده بودم اگه از تو جداشم
دیگه حتی یه لحظه تو فکرت نباشم
ولی دیدم نمیشه نمیشه نمیشه
که فکرت نباشم نه دیروز و نه امروز و نه فردا همیشه
نمیشه
چقدر قصه گفتم که دریا بخوابه
چقدر گریه کردم نفهمم سرابه
نفهمم کجامو نفهمم کجایی
چقدر با تو بودم تو عین جدایی
قسم خورده بودم اگه از تو جداشم
دیگه حتی یه لحظه تو فکرت نباشم
ولی دیدم نمیشه نمیشه نمیشه
که فکرت نباشم نه دیروز و نه امروز و نه فردا همیشه
نمیشه
چقدر قصه گفتم که دریا بخوابه
چقدر گریه کردم نفهمم سرابه


+نوشته شده در 21 دی 1391برچسب:,ساعت0:24توسط مـــــــــــــــــــــــ | |

آیدا


Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

http://aidaruhebaran.blogfa.com


 

+نوشته شده در 21 دی 1391برچسب:,ساعت0:24توسط مـــــــــــــــــــــــ | |


وقتی که دنیادودشد شایدفراموشت کنم

کاشانه ام نابودشد شایدفراموشت کنم

آسان زدستم داده ای باشدبه این هم راضی ام

وقتی که اشکی رودشد شایدفراموشت کنم

هرگززدستت این چنین سیلی به احساسم نخورد

باشدبزن بازم بزن شاید فراموشت کنم



 

+نوشته شده در 21 دی 1391برچسب:,ساعت0:24توسط مـــــــــــــــــــــــ | |


+نوشته شده در 21 دی 1391برچسب:,ساعت0:24توسط مـــــــــــــــــــــــ | |


دلم گرفته
دلم عجیب گرفته است
و هیچ چیز
نه این دقایق خوش بو که روی شاخه ی نارنج می شود خاموش
نه این صداقت حرفی که در سکوت میان دو برگ این گل شب بوست
نه هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف
نمی رهاند
و فکر می کنم
که این ترنم موزون حزن تا به ابد
شنیده خواهد شد


+نوشته شده در 21 دی 1391برچسب:,ساعت0:24توسط مـــــــــــــــــــــــ | |

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد